سیاست انتظار-7
بسم الله الرحمن الرحیم سیاست انتظار 7 آخرین جلسه از بحث سیاست انتظار رو در خدمتتون هستیم . در این قسمت به مسئله حجت خواهیم پرداخت . اولاً ما باید توجه داشته باشیم که دو نوع حجت داریم . یکی حجت درونی و دوم حجت بیرونی . حجت درونی ؛ خود ما هستیم ، قلب ما ، وجود ما ، شخص ما و نفس ما حجت درونیه . در بحث انتظار ما یه مثلث داریم که سه ضلع اون عبارت از فطرت ، نبوت و هدایت هست . در قدم اول خود ما هستیم . تا یه مراحلی رو خودمون باید جلو بیایم . باید قدر لحظات معنوی که پیش می یاد ، مثل ماه رمضون ها و شبهای قدر و . . . رو بدونیم و خودمون رو تا جایی که می تونیم بالا بکشیم . این در مورد فطرت . انسان فقط با تعلیمات تنها نمی تونه به نوک مثلث انتظار یعنی هدایت برسه . در دو گوشة پائین این مثلث ، فطرت و نبوت رو داریم . یعنی تعلیماتی که خودمون از خداوند و پیغمبران (ع) می گیریم . برای اینکه خود و نفس ما زنده بشه و در وجود ما نورانیت ایجاد بشه ، باید روی نفسمون کنترل داشته باشیم . با یه مقدار با دنیا هماهنگ شدن و چشم باز پیدا کردن ، با نگاه به خود و با فکر بودن ، این کار حاصل می شه . قسمت دوم ضلع پائین ، نبوت یا حجت بیرونیست . ما خودمون به تنهایی نمی تونیم به نوک هرم یعنی هدایت برسیم . از حجت استفاده می کنیم و از نبوت پیغمبران (ع) کمک می گیریم . این مقدمه لازم بود برای اینکه ما فکر نکنیم که با وجود امام زمان (عج) یا پیغمبران یا نبوت و وحی و یا قرآن و . . . به تنهایی می تونیم به هدایت برسیم . نباید فکر کنیم ، خودمون به تنهایی هم می تونیم این مسیر رو طی کنیم . باید با تفکر و کنترل نفس و حجت درونی و با استفاده از راهنمایی حجت بیرونی ، مسیر هدایت رو در پیش بگیریم . ما خودمون خیلی باید کار کنیم . اونایی که از خود غافل می شن معمولاً به جایی نمی رسن . اونایی که دینشون رو فقط در محفوظات و اینکه چهار کلمه از پیغمبر (ص) و امام زمان (عج) یاد بگیرن ، خلاصه می کنند ، در دین به جایی نمی رسن . اما اونایی که اهل فکر هستند ، یه سری مسائل رو برای خودشون حل می کنن ، معمولاً خیلی راحت تر به نتیجه می رسن و حتی باید بگیم تنها راه همینه و غیر از این راهی نیست . ما اگه بخوایم از فطرت خودمون غافل بشیم ، مخصوصاً در زمانه فعلی ، باید بدونیم که هیچ وقت به اون قله هدایت نخواهیم رسید . شمایی که اهل صحبت کردن هستید و به هر حال می خواید با دوستان و اقوام صحبت کنید ، مراقب باشید که از یه ضلع مثلث نمی شه به هدایت که در رأس مثلث هست ، رسید . باید هر دو ضلع پائین این مثلث ( حجت درونی و حجت بیرونی ) کاملاً در نظر گرفته بشه . یعنی اول باید فطرت شخص رو بیدار کرد . بفهمه که چه چیزهایی در وجودش هست و خودش رو باور کنه . اول بفهمه انسانه و می تونه درجات خیلی بالاتری رو کسب کنه . باید اول از حیوانیت خودش منزجر بشه بعد اون رو به سمت نبوت و حجت و . . . هدایت کرد . زمانی حجت (عج) در جهان خریدار داره که حجت درونی هم در کنارش فعال باشه . یعنی خودمون هم کار کرده باشیم . لذا امام زمان (عج) هم که تشریف می یارن ، ( انشاءالله ) تمام وظایف ما به این ختم نمی شه که چشمهامون رو ببندیم و ببینیم آقا چی می گه و بگیم چشم . نه ، خودمون هم وظایفی داریم . امام زمان (عج) عقلت رو هم بکار می ندازه ، از نَفست هم استفاده می کنه ، از وجودت هم استفاده می کنه و دوست داره که تو از این وجود استفادة بهینه کنی . در میان ما شیعیان ، امام زمان (عج) سه گونه تعبیر می شه : 1 ـ تعبیر اول ؛ یه تعبیر نارسا و ناقص و در حقیقت یه نوع تعبیر شاعرانه و داستانی هست . یه تعبیره ذوقی و سلیقه ای . در این نوع تعبیر ، امام زمانی (عج) که ما معرفی می کنیم ، یه امام زمان غیر کاربردی هست . یکی دو روز پیش یه نواری رو گوش می دادم که راجع به آقا قمر بنی هاشم (ع) بود . از اول تا آخر این نوار غیر از چشم و ابرو و بازو ، هیچ چیز دیگه از حضرت عباس (ع) نبود . رهبر انقلاب فرمودند شما که معرفت رو تزریق می کنید ، وظیفه خیلی سنگینی بر عهده دارید ، مواظب باشید . با مداحش تماس گرفتم و گفتم اگر احیاناً یه کسی بخواد حضرت ابالفضل (ع) رو بشناسه و شیعه هم نباشه ، ( یا حتی شیعه ای که حضرت رو خوب نمی شناسه ) و شب میلاد بخواد توی مجلس شما با مداحی شما ایشون رو بشناسه ، بعد از اینکه از مجلس بیرون می ره حضرت رو فقط یه انسان قوی ، خوش هیکل و زیبا رو می دونه که ضرب دست قوی ای داره ( و خدا نکنه که ما به تیغ شمشیرش بخوریم ! ) و این به تنهایی فایده ای نداره . سعی کنید معرفت مستمعین رو نسبت به خصوصیات ، فضایل و مناقب این بزرگواران بالا ببرید . حالا برای مهر ورزی و عشق ورزی با حضرت می تونی یه مقدار از مجلس رو به این چیزها بپردازی . اما نباید از اول تا آخر مجلس فقط همین باشه . برخی از ما ، امام زمان (عج) رو این طوری می شناسیم و همین طوری هم به مردم القاء می کنیم . اگه یکی به ما بگه امام زمان (عج) رو به من معرفی کن ، وقتی می خوایم امام زمان (عج) ، ( امامی که می خواد جهان رو بچرخونه ) بهش معرفی کنیم ، می گیم : “ نمی دونی ! خال لب داره . ” می گه : “ خُب داشته باشه ، زنهای هندی هم دارن ! ” می گی : “ قد رشید داره . خیلی زیبا هست . ” می گه : “ ببین ! من محبت و عشق درون تو رو ندارم ، این چیزهایی که می گی مال عاشقها هست . تو امام زمان (عج) رو به من معرفی کن . ” می گی : “ خیلی مهربونه ، . . . ” بعد می بینی کم می یاری و داری یه انسان کاملاً عادی رو معرفی می کنی . و یا نهایتاً بهش می گی : اگه مریض باشی و بهش توسل پیدا کنی ، شفات می ده ، فلان کار رو می کنه و خیلی مسائل دیگه . این چیزها اصلاً برای این فرد جا نمی افته . اون در نگاه اول ، یه امام زمان (عج) حکیم ، مدبر و مدیر رو نمی بینه . یعنی در نگاه اول ، امام زمانِ (عج) ما که خیلی چیزهای دیگه هم ازش می دونیم ، شاید امام زمانِ (عج) زیبایی باشه و ما بهش عشق ورزی بکنیم ، اما این امام زمان (عج) که ما داریم بعنوان کاندید برای حکومت جهانی ، به جهان ارائه می دیم و معرفی می کنیم ( همون طور که اونها هم مسیح و بودا و موسی (ع) و . . . رو کاندید می کنن ) یه امام زمانِ (عج) حکیم نیست . اصلاً این امام زمان (عج) به این چیزها کاری نداره . تنها حُسن این امام زمانی که ما معرفی می کنیم ، اینه که وقتی بیاد دست غیب همراهش هست ، شفا می ده و یا تعبیرهای ظالمانه ای که بعضی می کنند و می گن : امام زمان (عج) با شمشیر آغشته به خون می یاد و اینقدر کشت و کشتار می کنه تا کمر اسبش رو خون می گیره ! این امام زمان (عج) هم کاربرد نداره . مردم فراری می شن . چون این امام زمان (عج) وقتی بیاد به من و تویِ شیعه هم رحم نمی کنه ! و همة ما رو گردن می زنه . اگه این طوری باشه ، دیگه کی می مونه ؟! این امام زمان (عج) با تعبیری که ما ازش برداشت می کنیم ، یه امام زمانِ (عج) ذوقی و سلیقه ای هست . که اصلاً قابل ترویج نیست و جهان هم منتظر این امام زمان (عج) نمی مونه . 2 ـ تعبیر دوم : عده ای هستند که از امام زمان (عج) یه شناخت نسبی دارن . در حدی که امام زمان (عج) ظهور خواهد کرد و حکیم و مدبر هم هست ، و تعبیرشون از امام زمان (عج) در این حد هست . این عده آگاه به تکالیف خودشون نیستن . نمی تونیم بگیم که این گروه کاملاً منتظر هستند . چون زندگی شون با زندگی بقیه مردم دنیا زیاد فرق نمی کنه . مثلاً کسی که در اروپا زندگی می کنه ، با شخصی که در ایرانِ شیعة خودمون هست و چنین تعبیر و شناختی از امام زمان (عج) داره ، تنها فرقشون در اینه که این یکی می گه امام زمان (عج) می یاد و اون یکی می گه نمی یاد . هر دو زندگی شون مثل هم هست ! شاید خوراک هاشون با هم فرق داشته باشه . هر دو ازدواج می کنن ، سر کار می رن ، دزدی نمی کنن . ( توی اروپا و آمریکا که همه دزد نیستن ) شاید خیلی از کارها رو هر دو ناپسند بدونن ، و چه بسا ممکنه راهبه مسیحی بیاد بگه از شما جلوتر هستم و کارهایی که شما حلال می دونید من حلال نمی دونم . ازدواج هم نمی کنم ، ( که من اینجا می گم این هم شهوانیه ، این هم شیطانیه . ) پس گروه دوم کسانی هستن که امام زمان (عج) رو می شناسن اما عملکرد خودشون که حاکی از عدم آگاهی نسبت به وظایفشون هست ، اینقدر عملکرد خنثی هست که اصلاً نشون نمی ده که شناخت امام زمان (عج) در زندگی شون تأثیر داره . 3 ـ تعبیر سوم : گروه سوم هم امام زمان (عج) رو می شناسن ، اینها در باب محبت ، هم با قیافه و جمال ایشون مهرورزی می کنن و هم در مسائل حکومتی ، ایشون رو مدیر و مدبر می دونن ، در مسائل سیاسی ، علوم و . . . ایشون رو عقل کل می دونن ، ایشون رو کسی می دونن که خیلی از مشکلات رو حل خواهد کرد . آقا رو عالمی می دونن که خیلی از نواقص علم رو برطرف خواهد کرد . این گروه به وظایف خودشون هم آگاه هستن . خُب این یه بحث کلاسیک از امام زمان (عج) بود . البته ما در این جلسات به موضوع شناخت امام زمان (عج) نپرداختیم ، چون اون یه بحث جداگونه هست . در بحث کلاسیک در مورد آقا امام زمان (عج) به این نقطه رسیدیم که : وقتی معرفت و شناخت ما نسبت به امام زمان (عج) بالا رفت و ایشون رو شناختیم ، و مهر امام زمان (عج) در دل ما بوجود اومد مهر اهل بیت (ع) در دل ما بوجود اومد ، دیگه نوبت مهر ورزیه . باید عشق ورزی و مهر ورزی کنیم . وقتی شناخت بالا بره ، همه این حق رو به ما می دن می گن : بابا ! این بنده خدا حق داره اینجوری عشق ورزی کنه . بعضی وقتها که ما صحبت هایی در ذات اهل بیت (ع) می کنیم ، تمام حرف ما حاکی از اینه که ما نتونستیم این بزرگواران رو خوب بشناسیم . به قول عرفا داریم شطّه می گیم . شطه یعنی وقتی که عقل انسان نمی کشه و مجبوره یه چیزی بگه . اما راجع به امام زمان (عج) ، اگه امام زمان (عج) این قدرت رو داره که دست به سرِ ما بکشه . این دست به سر کشیدن غیر از اینکه جنبة عاطفی داره که اگه ما گرمای دست امام زمان (عج) رو روی سرمون حس کنیم ، اونقدر قرار و آرامش می گیریم که در خیلی از ورطه های دنیا به ما کمک خواهد کرد ، اما از جنبة دیگه ای بهش نگاه کنیم : اگه ایشون ظهور کرده باشن و یا نکرده باشن ، اگه این لیاقت رو نشون بدیم که امام زمان (عج) به سرِ ما دست بکشه ، اگه گرمای دست ایشون رو حس کنیم ( و یا حتی این احساس رو نکنیم ) ایشون حلم و علم رو توأمان به ما عنایت می کنن . خیلی از مردم جهان عالم اند اما حلیم نیستند . اصلاً ظرفیت ندارن . طرف ، چهار تا لغت یاد می گیره ، باد می کنه ، چهار تا به به بهش می گن و باد می کنه ، یه کم بالاتر که می ره ، باد می کنه . بین علماء مشهوره که می گن : در روزهای اول که یه طلبه یا دانشجو ، وارد یه علمی می شه ، اولش در اون علم مُتِجَزی می شه ، یواش یواش که بالاتر رفت مُتهجد می شه ، بالاتر که رفت می بینه برای اجتهاد زوده . به آخر علم که رسید تازه به این درجه می رسه : می گه : من هیچی نمی دونم ! من هیچی نمی دونم ! این علم و حلم وقتی با هم همراه شدن ، اون وقت به درد می خوره . در دنیای امروز ما ترویج علم و حلم جداگونه است . یه عده ای به تو علم رو یاد می دن ، و یه عده حلم . دیروز یه برنامه ای رو تلویزیون پخش می کرد که مدرسه سازان خیر کشور رو با هواپیما به زیارت امام رضا (ع) می بردن . اینها رو معرفی می کردن ، یکی شون می گفت سال گذشته 12 میلیارد تومن برای ساختن یه مدرسه کمک کردم . یکی دیگه 72 تا مدرسه به یاد اصحاب امام حسین (ع) ساخته بود و قصد داشت که 313 مدرسه دیگه به یاد یاران امام زمان (عج) بسازه . من خیلی دلم سوخت که کاش توی این جمع بودم و می گفتم : ببخشید ضمن اینکه من خیلی خوشحالم که در میان شما هستم ، شما خیلی انسانهای عجیبی هستید که می تونید 12 میلیارد بدید ، (شما نگید کسی که 12 میلیارد می ده ، حتماً صد میلیارد داره ، نه اونهایی که غنی ترن محتاج ترن . اونی که صد میلیارد داره ، دو هزار تومن هم به زور می ده . این خیلی آدم خوبیه . ) ولی می خوام بگم که شما عاشق خدائید و برای خداوند کار می کنید ، کاش به این فکر هم بودید که آیا در این مدارس انسان هم بار می یاد ؟ یعنی آموزش و پرورش ما ، واقعاً آموزش و پرورشه . یا فقط آموزشه ؟ اگه علم تنها باشه ، آیا فایده داره ؟ تو که برای خداوند کار می کنی ، اگه از این مدرسه آدمی بیرون بیاد که دشمن خداوند بشه ، آیا باز هم به تو ثواب می رسه ؟ می خواستم بگم : کاش از این 12 میلیارد ، 10 میلیاردش رو خرج مدرسه می کردی و 2 میلیاردش رو صرف نهادی می کردی که روی دانش آموزان ، کار پرورشی می کنه . الان اونقدر چشمهای ما بسته است که توجه مون فقط به علم هست همه سفارش به علم می کنن ، آیا واقعاً دبیرستانها و دانشگاههای ما انسان بار می یاره ؟ اگر این طوریه پس این منبرها و حسینیه ها و مسجدها رو هم تبدیل کنیم به مدرسه ! به خدا اگه یه روزی مدرسه های ما آموزش و پرورش رو با هم انجام بدن ، باید تمام مسجدها رو هم تبدیل کنن به مدرسه . موقع نماز ، نماز رو بخونن و بعد همونجا سر کلاس بشینن . نظر من اینه . اما واقعاً این طوری نیست . وقتی به جامعه نگاه می کنیم ، می بینیم خیلی از بچه هایی که از نظر علمی در سطح بالایی هستن ، فاسد می شن و کسی هم به فکر نیست . اصلاً برنامه ای برای این قضیه وجود نداره . بعضی از برنامه هایی هم که هست متأسفانه برای دین خیلی زننده است . امام زمان (عج) که تشریف بیارن و دست به سرِ ما بکشن ، علم ، حلم و صبر ، ( صبر به معنی واقعی ، صبر همراه با عقلانیت ، صبر بر معصیت ، صبر بر مصیبت و صبر بر طاعت ) رو همزمان به ما عنایت می کنن . ممکنه تو فکر کنی که در این دوره و زمونه چنین چیزی امکان نداره ، ولی امکان داره . در همین دوره و زمونه امکان داره امام زمان (عج) به سر تو دست کشیده باشه ولو تو نفهمیده باشی ، اگه می بینی هرچقدر علمت بالاتر می ره ، حلمت هم زیاد می شه ، مطمئن باش در نتیجه این هست که امام زمان (عج) دستی به سر تو کشیده . و اگه می بینی در اثر بالاتر رفتن علم و مقام های ظاهری ، از حلمت کم می شه ، و جرأت بر معصیتت زیاد می شه بدون در مسیر امام زمان (عج) قرار نداری . این عنایتی هست که امام زمان (عج) می کنه . دیدن امام زمان (عج) : یه وقتی خدمت شیخ انصاری همدانی ، ( یکی از عرفای بزرگ ) رسیدن و گفتن : آیا امام زمان (عج) رو می شه دید ؟ ایشون فرمودند : وقتی خداوند رو می شه دید ، چطور مخلوق خداوند رو نمی شه ؟ امام علی (ع) هم می فرمایند : خدایی رو که نبینم ، عبادت نمی کنم . حتماً می شه دید . اما دیدن امام زمان (عج) ، دیدن پرتو امام زمان (عج) هست ، نه خود ایشون . روایتی هست که می فرماید هر کس گفت من امام زمان (عج) را دیدم ، دروغ گفته ” یکی از راههای دیدن امام زمان (عج) این هست که به یاران ایشون نگاه کنی . شما پسرعموی یکی از رفیقهاتون رو که می بینی به دلیل اون شباهت ظاهری که به همدیگه دارن ، تو رو به یاد اون می ندازه . به این می گن : “ اَبدال ” ( بدل ) وقتی تو به جامعه نگاه می کنی و ابدال امام زمان (عج) رو می بینی ، مثل این هست که خود ایشون رو دیدی ، و وقتی که امام زمان (عج) بیاد ، تمام خاطراتت جمع می شه و فکر می کنی خود ایشون رو دیدی . پس دیدن امام زمان (عج) یکی از راه هاش اینه که به یارانش نگاه کنی . اینها هر کدوم پرتویی از امام زمانند . یه جلوه ای از ایشون هستن . مثل اینکه چشمی رو یه جا ببینی ، دماغی رو یه جا ببینی ، دهنی رو یه جا ببینی ، سری رو یه جا ببینی ، مویی رو یه جا ببینی ، و اینها کاملاً با چشمت آشنا بشه ، ولی جمعش رو با هم ندیده باشی ، بعد که همه رو با هم می بینی ، در یه صورت می بینی ، برات آشناست اما نمی دونی کجا دیدی ، چون تا حالا اینها رو با هم ندیده بودی . لذا دیدن امام زمان (عج) برای ما فقط دیدن پرتو هست . حتی اونهایی که خود امام زمان (عج) رو دیدن ، رخسار حقیقی ایشون رو ندیدن ، بعد که امام زمان (عج) ظهور می کنه ، اینها می گن : نه ، اون کسی که ما دیدیم ایشون نیست ، چون اونها یه پرتو و یه جلوه از امام زمان (عج) رو دیدند . اون روایتی که می فرماید : هر کس ادعا کرد امام زمان (عج) را قبل از خروج صفیانی ( قبل از ظهور ) دیده ، دروغ می گوید . ” به این مطلب برمی گرده . اما راجع به ما منتظرین : منتظرین سه نوعند : 1 ـ نوع اول دنبال آثار امام زمان (عج) می گردن . وقتی به مجلس وارد می شه ، دنبال این می گرده بلکه رنگ و بویی از امام زمان (عج) رو حس کنه و احتمالاً هم در اون فضا ، چه روشن و چه تاریک ، در جو خاصی ، این اثر رو خواهد دید . ما این اعتقاد محکم رو داریم که اهل بیت (س) به مجالس ما سر می زنن . این اصلاً چیز غیر طبیعی ای نیست . ما اعتقاد داریم . امام صادق (ع) می فرمایند : مادر ما ، حضرت زهرا (س) به این مجالس سر می زنن ، این اصلاً چیز عجیبی نیست و ما به این اعتقاد داریم . اما این اعتقاد رو نداریم که وقتی به مجالس تشریف آوردند ، می شه اونها رو دید . ممکنه یه اثری ، یا بویی از خودشون به جا بذارن . برخی از ما دنبال این آثار هستیم ، لذا بعضی وقتها سیم اتصالمون به خداوند قشنگ وصل می شه . مثلاً شب قدر نشستی و می بینی که حالت دلت ، یه حالت خاصیه و احساس بودن امام زمان (عج) کاملاً مشهوده . چرا ؟ چون می بینه قلب تو آماده است . اصلاً از اون لحظه ای که از خونه می یای بیرون ، شوقی که نسبت به مجلس داری ، فکر می کنی شوق نسبت به محیط مجلس و منبر و مداحی و اینهاست ، اما این شوق ، شوق دیدن امام زمانه (عج) . خودت هم خبر نداری ! اگه از مجلس خوشت می یاد ، اگه از مداحی و سخنرانی و . . . خوشت می یاد ، تو اشتباه می کنی ، این خوش اومدن مال چیزِ دیگه ای هست . این ها همه از آثار حضور امام زمان (عج) هست . یه مثال براتون می زنم یه نفر به سینما می ره و یه فیلم می بینه ، خیلی ازش خوشش می یاد ، می گه : بَه بَه ! چقدر قشنگ بود . غافل از اینکه این فیلم زیاد قشنگ نیست . اگه از سینما بیرون بری و توی تلویزیون همین فیلم رو ببینی ، می بینی نه ، خیلی هم جالب نبود . بعد می فهمی که دیدن فیلم در سینما ، به خاطر محیط سینما و صداگذاری اون ، تأثیراتش به مراتب بیشتره . پس این علاقه و شوق تو مربوط به آثار امام زمان (عج) هست . یقیناً امام زمان (عج) در شبهای قدر ، به همة مجالس سر می زنن ، به همة مجلس های جهان و هرکی اومده تأثیر این حضور رو خواهد دید . برای حضرت کاری نداره . ایشون امام زمانه ، نگید آقا دو سه ساعت بیشتر وقت نداره چه جوری می رسه سر بزنه ! امام زمانه . زمان دست خودشه ، تو یه ثانیه می تونه یه میلیارد جا حضور پیدا کنه . بقیه اهل بیت (س) هم به همین شکل . ولی امام زمان (عج) حتماً سر می زنه . یه عده از ما ، آثار امام زمان (عج) برامون مشهوده ، کاملاً احساس می کنیم . چه وقتی ؟ همون موقع هایی که تو می بینی سیم اتصالت به خداوند بدون هیچ طمعی وصله ، اولش فکر می کنی که این اشک یا خنده ای که داری در اثر یه سری مسائلی هست که برات پیش اومده ، بعد می بینی نه ، اصلاً دست خودت نیست و اشک خودش داره جاری می شه یا خنده خودش می یاد . احساس شعف خود بخودی ، بدون اینکه چیزی بخوای ، مثلاً در مورد همین مجالس دقت کردید ؟ همین که داری از راه می یای ، می بینی اونهایی که دیر می رسن ، قدمهاشون رو تند تر برمی دارن . این ذوق مال چیه ؟ مال اینه که آثار امام زمان (عج) و جلوات حضرت ، در مجالس ما جاذبه داره . مثل یه نیروی مغناطیسی داره ما رو جذب می کنه . نمی تونی آروم راه بیای . مثلاً دو ساعت به مجلس مونده ولی به سمت این محیط که می خوای بیای ، اون جاذبه و نیرو تو رو به این سمت می کشه و از در که وارد می شی یه حالت خاصی بهت دست می ده . این حالت رو همة جاهایی که احتمال داره امام زمان (عج) باشه ، احساس می کنی . در حرم ها ، نماز جماعت ها و هر جایی که احساس کنی امام زمان (عج) حضور داره . این جور جاها جلوات امام زمان (عج) آثار خودش رو می ذاره . این ها آثار امام زمان (عج) هست . پس عدة اول منتظرین ، به این شکل هستند . 2 ـ گروه دوم : این گروه آثار رو می بینن ، همیشه ، هر جایی این آثار رو می بینن ، هر جا نگاه می کنن جمال دلربای یار رو می بینن . این گروه پیشرفته ترند . نیاز نداره که حتماً مجلسی باشه ، تشکیلاتی باشه . اصلاً به جای خاص نیازمند نیستن . اینها همیشه با عنایت امام زمان (عج) همراه هستن . 3 ـ اما گروه سوم : این عده از منتظرین کلاسشون بالاتره . با دو گروه دیگه کاملاً فرق می کنن . گروهی هستن که دیدن یا ندیدن آثار ، بر یقین اونها تأثیری نداره . متفکرینی هستند که اعتقاد دارن حجت در زمین وجود داره . نمی تونن زمین رو خالی از حجت بپندارند . اعتقاد دارن نفس که می کشن به یاری امام زمان (عج) هست . روایت هست : غذا که می خورید ما بهتون روزی می دیم . این روایت نه فقط شامل حال تو ، بلکه شامل همةجهان می شه . در روایت موثق دیگه ای فرمودن : تمام جهانیان ، سر سفرة حسینِ ما روزی می خورن . یعنی بعد از واقعةکربلا ، خداوند فرمود : حسین جان ! از این به بعد تمام روزی ای که به جهان می دم صدقه سر تو هست . همه دارن غذای حضرت رو می خورن . اینها دیگه نیازی ندارن که امام زمان (عج) رو ببینن و دنبال آثارش بگردن . به یقین رسیدند که جهان خالی از حجت نیست و یقین دارن تحت نظارت کامل حجت قرار دارن . یقین دارن که لحظات و ثانیه ثانیه های زندگی شون همه و همه مطابق با نفس های حضرت تنظیم شده . اینها چه حجت رو ببینن و چه نبینن ، براشون فرقی نداره و در درجة مهرشون هم تأثیری نداره . مثال بارزش ، بحث اویس قرنی و پیغمبر (ص) هست . اویس ، هیچگاه پیغمبر (ص) رو ندید اما اینقدر از نظر قلبی به رسول خدا (ص) نزدیک بود که تمام تپشهای قلب پیامبر (ص) رو احساس می کرد . دو واقعة عجیب در زندگی اویس هست ، یکی اینکه : روزی اویس رو دیدند در حالی که دهانش خونی بود ، دندونش هم شکسته بود . گفتند چرا دندونت شکسته ؟ گفت : یه لحظه احساس کردم الان دندون پیغمبر (ص) شکست ! مورخین حساب کردند ، توی بررسی هاشون ، به این نتیجه رسیدند دقیقاً همون لحظه که دندون پیامبر (ص) در اُحد شکست ، دندون اویس هم شکسته شد ! اما قضیه عجیب دوم این بود : درلحظه ای که پیامبر (ص) نفسهای آخر زندگیشون رو می کشیدند ، اویس هم تپشهای قلبش به شماره افتاد ، مادرش بهش گفت چی شده ؟ گفت من دارم می میرم . اما خداوند به اویس الهام کرد که فقط به خاطر همدردی ، این اجازه رو به تو می دیم تا بمونی و علی (ع) رو یاری کنی . برخی اینطوری هستند ، پس یقین بالاتر از دیدن هست . بعضی وقتها کسانی رو می بینیم ولی بهشون ایمان نداریم و باورشون نمی کنیم . برخی وقتها کسانی رو نمی بینیم و بهشون ایمان و باور داریم . خیلی ها در جامعه هستند ولی ما قدرشون رو نمی دونیم و بهشون ایمان و باور نداریم . یقین نداریم ، منتظر خدا هستیم که خدا رو ببینیم ؟ مطمئن باشید اینطوری ، اگر یه روزی خدا رو هم ببینیم ، باورش نمی کنیم . برخی از مردم به خدای دیده هم اعتقاد نخواهند داشت . مگر در زمان اهل بیت (س) معجزه کم بود ؟ معجزه رو می دیدند اما اعتقاد پیدا نمی کردن . از این قبیل روایتها زیاد داریم . در یه دوره ای از زندگی امام رضا (ع) کم بارونی پیش اومد ، ایشون نماز و دعای بارون خوندند و به برکت دعای ایشون بارون نازل شد . یه روز وارد مجلس مأمون شدند ، یه نفر مادی گرا ( کمونیسم ) برای مسخره گفت : شنیدم رفتی و دعای بارون خوندی ، بفرمائید بارون چطوری تشکیل می شه ؟ حضرت توضیح دادن که : ابرها در اثر فشار متراکم می شه و یه حالت شیمیایی رخ می ده ، و بعد در اثر میعان این ابرها تبدیل به آب می شن و از آسمون بارون جاری می شه . گفت : خُب این که یه قانون علمی هست ، چرا پای دعای خودت می نویسی ؟ این بارونی که اومد تصادفی با دعای تو همزمان شد ! یه پارچه ای بود که به دیوار قصر مأمون نصب شده بود و عکس یه شیر هم روش بود . حضرت به اون شیر اشاره کرد و گفت : “ بیا بیرون ! ” شیر بیرون اومد ، حضرت گفتن : “ این رو بخور و برو سرجات . ” شیر هم جلوی چشم مأمون و اطرافیانش ، این آقا رو تا ته خورد و بعد برگشت سر جاش ! چنین معجزه ای رو همه دیدند اما باز هم ایمان نیاوردن ، از این چیزها زیاد بود . یهودی هایی بودند که خدمت پیامبر (ص) رسیدند و گفتند فلان کار رو کن تا ما ایمان بیاریم ، پیامبر (ص) هم معجزاتی رو نشون داد ، مثلاً یک بار به یه درخت اشاره کردند و فرمودند بیا اینجا ، و این درخت به دستور پیامبر (ص) حرکت کرد . حتی کتابهای خودشون این قضیه رو نوشتند ، اما ایمان نیاوردند . مطمئنی که من و تو با دیدن ، ایمان می یاریم ؟ پس یقین قلبی ، بالاتر از دیدن هست . سابقه نداشت که یکی از اصحاب درجه یک پیامبر (ص) و یا امامان (ع) از اونها درخواست معجزه کنند ، حتی یک بار هم سراغ نداریم که مثلاً سلمان خدمت پیامبر (ص) اومده باشه و گفته باشه یه معجزه نشون بده تا ایمانم قویتر بشه . نه ، یقین داشتند . یقین بالاتر از دیدنه ، وگرنه خیلی ها دیدن . اصلاً خداوند در نوع بشر ، انواع دیدن ها رو امتحان کرده و در زمانه امروز چون خداوند به عقل ما بیشتر اعتماد داره ، اینقدر کلاس ما رو بالا برده که گفته اینا از معجزه فارغند و دیگه نیازی ندارن که معجزه ببینن . خودشون یقین دارن . و این یکی از افتخارات ما هست . اصلاً زمین بدون حجت نمی شه ، امام صادق (ع) می فرماید : “ اگر یک روز ، پای یکی از ما روی این کرة زمین ، نباشه ، زمین خود به خود متلاشی خواهد شد . ” به خاطر قدم اهل بیت (س) هست که تا حالا این زمین حفظ شده . باید انسان به این مطلب یقین و اعتقاد قلبی داشته باشه . وقتی یقین داشته باشی دیگه نیازی به دیدن نیست و حتی اگه یه روزی هم بهت بگن بیا ببین ، می گی : چه فرقی می کنه ؟! به امیرالمؤمنین (ع) گفتن : خدا رو می شه دید ؟ و اگه تو ببینی چی می شه ؟ فرمود : من به یقین رسیدم و اگه این خدا رو ببینم یا نبینم ، بر یقین من سر سوزنی کم یا اضافه نمی شه . منتظرین واقعی کسانی هستن که اونقدر به حجت یقین دارن که دیگه نیازی نیست براشون خواب تعریف کنیم ، بگیم فلانی فلان کار رو کرد ، 10 تا داستان براش تعریف کنیم ، بهش منبع و کتب مختلف رو معرفی کنیم ، بگیم به پیر به پیغمبر امام زمان (عج) هست تا این موضوع براش اثبات بشه . اصلاً نیازی به این کارها نیست . منتظرین واقعی ، یقین کامل نسبت به امام زمان (عج) دارن . بحث حکومت امام زمان (عج) : حکومت امام زمان (عج) بر پایة یک سری مسائل غیبی استوار می شه . روایت هست که حضرت مهدی (عج) به حکم داوود (ع) حکم خواهد کرد . می دونید داوود (ع) چطوری قضاوت می کرد ؟ یه بنده خدایی اومد پیش حضرت داوود (ع) و گفت : گاو من رفته توی یه خونه ای ، صاحب خونه اون رو کشته و کباب کرده و یه هفته راحت خورده ! حضرت داوود (ع) صاحب خونه رو که یه آدم فقیری بود صدا زد ، پرسید قضیه چیه ؟ صاحب خونه گفت : من 7 ماه هست که دارم دعا می کنم که خداوند برای زن و بچه ام روزی بفرسته ، دیدم یه گاوی در رو شکست و اومد داخل ، گفتم : الحمدلله خدا رسونده ! حضرت داوود (ع) به صاحب گاو گفت : باید از خواسته ات بگذری ، نصف دارایی خودت رو هم به این صاحب خونه بدی ! صاحب گاو اعتراض کرد که این چه حکم مسخره ای هست و تو چه پیامبری هستی ؟ حضرت داوود (ع) گفت : همین که می گم حقه ! ( حضرت داوود (ع) چون از غیب آگاه بود ، چنین حکمی کرد ) حالا ببینیم جریان چی بوده ؟ حضرت داوود (ع) بعد از این که این حکم را صادر کرد ، هر دو نفر رو برد توی قبرستان ، بالای سر یه قبر ، به قبر اشاره کرد ، گفت : “ بلند شو ! ” میت بلند شد و گفت : من پدر صاحب خونه هستم ، پدر صاحب گاو ، غلام من بود . من رو کشت و اموالم رو بالا کشید . ( تنها حکمی که در روایات از حضرت داوود (ع) نقل شده همین هست ) امام زمان (عج) هم وقتی که تشریف می یارن ، حکم هایی که می کنند با حکمهایی که ما می کنیم خیلی فرق می کنه . “ یحکم به حکم الداوود (ع) ” . لذا امام زمان (عج) در زندگی ما تأثیرات بسیار عجیبی می ذاره . مطمئن باشید همین الان هم امام زمان (عج) در زندگی ما تأثیرات خیلی عجیبی داره . اصلاً بدون کمک امام زمان (عج) ما نمی تونیم زندگی کنیم . نکتة بعدی : بحث جهان و اضطرار جهان : آیا جهان امروز ما از امام زمان (عج) استقبال خواهد کرد یا نه ؟ به این کاری نداریم که حالا امام زمان (عج) در جهان امروز ما با چه نامی خواهد آمد ، هر کسی به یه نامی منتظر آقا هست . همه منتظرند . آیا استقبال می شه یا نه ؟ وقتی امام زمان (عج) تشریف بیارن ، چون با شهوات نادرست مردم مقابله می شه ، عده ای در مقابلش خواهند ایستاد . وقتی به همین جامعة امروز شیراز خودمون نگاه می کنیم می بینیم اغلب مردم معلوم نیست با امام زمان (عج) راه بیان . بعد با خودت می گی وقتی که شیراز ما اینطوریه وای به حال اروپا و آمریکا و استرالیا و اقیانوسیه و آفریقا و . . . اونها که منتظر امام زمان (عج) نیستن . اون آدم بی سوادی که الان توی آفریقا داره مارمولک می خوره که منتظر امام زمان (عج) نیست . یا اون کسی که الان توی اروپا ، صبح تا شب توی کاباره ها هست و دنیا تموم ذهنش رو مشغول کرده ، که منتظر امام زمان (عج) نیست . و یا اونی که در آمریکا داره ظلم می کنه ، می زنه و می کشه ، اون که منتظر امام زمان (عج) نیست . آیا این جهان ، جهان منتظره ؟! این منتظر بودنه ؟ نه ، اما یه نقطة امید هست : جهان ما ، شاید جهان منتظری نباشه اما جهان مضطری هست . “ امن یجیب المضطر اذا دعا و یکشف السوء ” جهان ما ، جهان مضطره . در ایران خودمون و جهان خودمون ، مردم از زندگی لذت نمی برن ، این اضطراره . مردم جهان ما افسرده اند ، این اضطراره . در جهان ما ، همه مردم مشکلات مادی دارن ، این اضطراره . در جهان ما مردم مشکلاتی دارن که با نفسشون و با وجدانشون درگیرند ، این اضطراره . انسان مضطر و در حال اضطرار ، که در حال غرق شدنه ، به هر خاشاکی دست می ندازه و اگه یه روزی کسی بگه که من می تونم این اضطرار تو رو برطرف کنم ، ( هر کس و با هر دینی باشه ) جهان به سمتش اقبال می کنه . الان در جامعة ما ، شما اضطرارهای ایران رو در نظر بگیرید ، مثلاً فقر ، مشکل ازدواج ، مشکل مسکن ، دین ، دیانت ، همةاین مشکلات رو جمع کنید ، کل این مشکلات بزرگ با تیترهای بالا می شه شش تا . اگه یه کسی بیاد و ادعا کنه که اگه به من روی بیارید و به من رأی بدید ، ظرف شش ماه این شش مشکل شما رو حل می کنم ، دیگه کار نداریم به این که دوستش داریم یا نه ، منتظرش بودیم یا نه ، مال کدوم شهر هست ، اصلاً کجاییه ، ایرانیه ، می گیم : آقا ! مشکل رو حل می کنی ؟ می گه : بله ، بهش رأی می دیم . جهان امروز ما ، گرچه جهان منتظری نیست ، اما جهان مضطریه . و وقتی که کسی بیاد و جهان احساس کنه این اضطرار جامعة جهانی برطرف می شه ، بهش رو می کنه . در آمریکایی که زمانی مهد توحش بود ، یعنی شمال و جنوب آمریکا با هم می جنگیدن ، سرخ پوستها ، شمالی ها ، جنوبی ها همه همدیگه رو می کشتن . اصلاً فرهنگی نبود . سوادی نبود . تحصیلات و تمدنی نبود ، در اون جامعه یه نفر اومد بالا و گفت : من حاضرم به شما آرامش بدم ، زبون بذارم تا شمال و جنوب با هم صلح کنن . مردم این جامعه که مضطر شده بودند و دنبال آرامش بودند همه پشت سرش جمع شدن . گمشدة امروز جهان ما هم آرامشه . و این ماحصل اضطراری هست که در جامعه و جهان وجود داره . مطمئن باشید این جهان مضطر وقتی که امام زمان (عج) تشریف بیارن ، خیلی از مردم بهش رو می کنن . امام زمان (عج) از راه نمی یاد و بگه : بسم الله الرحمن الرحیم ، همه باید شیعه بشن . ” نه ، امام زمان (عج) پایه ها رو در نظر می گیره ، از فطرت ها شروع می کنه ، اول با چند جمله ، مردم رو آروم می کنه وقتی همه آروم شدن ، بعد دلیل اومدنش رو می گه . می گه که پیغمبر (ص) برای چی اومد . می گه که پیامبر (ص) با شعارهای عدالت و رفع تبعیض ، که گمشده اون روز عربستان بود اومد ، برای ایجاد برابری و برادری ، شعارهای جذاب و جدی ای که پیامبر (ص) اون روز می داد رو حضرت بیان می کنه . انشاءالله که هرچی زودتر آقا تشریف بیارن . پس اول یه سری صحبتهای خیلی عامیانه رو برای مردم می کنن و مردم به سمت آقا رو می یارن . تازه اون موقع است که همه می فهمند قضیه چی بوده . اِه ! بحث برابریه ؟ بحث برادریه ؟ بله ، زورمداران و استثمارگران و قاتلین و اونهایی که در پی استثمار و به بند کشیدن مردم بودند ، برنمی تابن و همون اول جلوی حضرت (عج) می ایستن . در مقابل همون شعار اول جبهه می گیرن ، از اونجا دعوا شروع می شه . یه قسمت کمی از جامعةجهانی جدا می شن . جامعة جهانی امروز ما ، جامعة منطقی هست . سرمون رو زیر برف نکنیم و فکر کنیم که فقط حرف ما درسته ، فکر نکنیم در جهان دیگه کسی حرف درست نمی زنه ، جامعة امروزی و مردم جهان امروز ما ، مردم منطقی ای هستن . اگه می بینی یه وقتهایی در خارج از مرزها یه حرفهایی می زنن که کاملاً اشتباه هست ، ( من به جوامع کار ندارم ، انسانها رو می گم ) اونها در اثر تزریق اطلاعات نادرست و بمباران رسانه های تبلیغاتی هست . اگه روی تو هم این بمباران رو بکنن ، این حرف رو می زنی . بعد از اینکه حضرت (عج) اهداف و برنامه هاشون رو گفتند ، مردم نزدیک می شن ، چون انسانهای امروز جهان ، منطق دارند . اهل انصافند . جهان امروز در کنار همدیگه زندگی کردن و آرامش داشتن رو دوست داره . خوشش می یاد که یه کسی بیاد و به هر کسی به اندازه نیازش کمک کنه . جامعه عمومی جهانی اینطوری هست . امام زمان (عج) با این شعارها می یاد . با شعارهای برابری ، عدالت ، مساوات ، یکپارچگی جهان ، تقسیم مساوی نعمت ها بین مردم ( شما ببینید این شعارها چقدر طرفدار داره ) با شعار محبت ، شعار معرفی خدای مهربان ، با این شعار که دنیا رو باید شناخت و در حدی که لازمه ازش استفاده کرد ، نه افراط داشت و نه تفریط . اینها شعارهای حضرت هست . کسی که در حد وسط راه می ره ، در همه جای جهان طرفدار داره . لذا هر وقت می خوان یه نفر رو خراب کنن و بد جلوه بدن ، می گن : فلانی افراطیه ! کلمة افراطی رو بهش می چسبونن چون جهان از افراط بدش می یاد . و یا اینکه در مورد ایران می گن : ایران اسلام افراطی رو ترویج می کنه . پس جهان ما ، جهان مضطریه ، و چون مضطره ، منتظره . گرچه خودش خبر نداره ! منتظره حقیقی امام زمانه (عج) ، خیلی داشتیم ، جاهایی بوده که حتی کسانی که اعتقادی به دین اسلام و شیعه هم نداشتن ، وقتی در مورد موعودی که خواهد آمد باهاشون صحبت شده ، گفتند : بله ما هم این احساس رو داریم گویا اینها هم در فطرتشون چنین چیزی گنجانده شده . در فطرت تمام انسانها موقع خلقت ، میل به کسی که بیاد و نجات شون بده ، گنجانده شده . تمامی ادیان ، ( ادیانی مثل یهود و مسیحیت ) قبل از اسلام منتظر پیغمبر ما بودن و توی کتابهاشون هم به این موضوع اشاره شده . اونها هم منتظر بودن که کسی بیاد و نجاتشون بده . انسان همیشه منتظر هست که یه منجی بیاد و نجاتش بده . این علاقه و میل به منجی ، به دلیل اضطرار هم هست . و همین اضطرار داشتن ما دلیل این هست که ما منتظریم . جهان ما منتظره ، پس خیال همه راحت باشه ، اگه امام زمان (عج) اومد اغلب مردم جهان زیر پرچم امام زمان (عج) جمع خواهند شد . همه کمک می کنند ، همراهی می کنن و معلوم هم نیست که یه جهان پر از خونریزی و جنگ داشته باشیم ، نه ، اگر هم باشه ، یه مدت که گذشت اون حکومت اصلی امام زمان (عج) ایجاد می شه . حکومتی که انشاءالله همه خواهیم دید . خدایا ! ما رو از منتظرین واقعی و پایه گذاران سیاست انتظار و ترتیب دهندگان لوازم انتظار قرار بده . خدایا ! ما رو جزء کسانی قرار بده که همین الان هم به حضور امام زمان (عج) ایمان و اعتقاد دارند . ما رو جزء خواص و کارگزاران حکومت امام زمان (عج) قرار بده . الهی آمین .
|